خودکار سبز

خودکار سبز

توسعه مهارت‌های مدیریتی Managerial Skills Development (MSD)
خودکار سبز

خودکار سبز

توسعه مهارت‌های مدیریتی Managerial Skills Development (MSD)

انتشار مقاله "10 نکته کلیدی در مشتری‌مداری"، پایگاه خبری تحلیلی "صدای صنعتگر"

انتشار مقاله

با عنوان "10 نکته کلیدی در فرهنگ سازمانی" 

در پایگاه خبری تحلیلی "صدای صنعتگر"

1403/04/30

  1. مشتری، سازمان و یا شخصی است که محصول یا خدمتی را دریافت می‌کند.   مشتری، کسی است که نیازش را خود تعریف می کند، کالاها و خدمات تولیدی ما را مصرف می‌کند و حاضر است بابت آن هزینه مناسبی را بپردازد. زمانی مشتری این هزینه را تقبّل می‌کند که در کالاها و یا خدمات تحویلی، ارزشی را ببیند که پرداختِ آن هزینه را توجیه می‌نماید.
  2. مشتری مهم‌ترین بازدیدکننده در محدوده ماست. مشتری می‌تواند منابعی را که به شماتعلّق دارد با خود ببرد و در جای دیگری خرج کند  و در مقابل، خدماتِ بهتر، مرغوب‌تر و رضایت بیشتری را به دست آورد و دلیلی هم ندارد به شما توضیح دهد و عمل خود را توجیه کند. مشتری ارباب است و در آینده، بیشتر ارباب خواهد بود. ارباب لازم نیست به کسی حساب  پس بدهد.
  3. مشتری‌مداری، ارائه خدماتی فراتر از نیازهای مشتری است به گونه‌ای که علاوه بر راضی بودن از محصول یا خدمات و نحوه رفتار فروشندگان بتواند محصولات، خدمات یا خود ما را به دیگران معرفی کند و دوباره مراجعه نماید، ضمن این که مشتریان دیگری را هم با خود بیاورد. مشتری‌مداری، شناخت نیازهای نامشخص مشتری و تلاش برای برآوردن این نیازها. مشتری‌مداری، یک استراتژی است که بر اساس آن یک کسب و کار، طراحی و توسعه و نحوه‌ی ارائه‌ی محصولات و خدمات خود را هم‌سو با نیازهای امروز و فردای گروهِ منتخبی از مشتریان انجام داده و با این کار، ارزش اقتصادی ایجاد شده توسط یک بنگاه اقتصادی را در بلندمدت افزایش می‌دهد.
  4. سازمان‌ها باید بدانند که اهدافی چون سودآوری، سهم بازار، توسعه محصول و درنهایت بقاو پایداری درسایه اعتماد و رضایت مشتری که ارزشمندترین دارایی هرسازمان است، بدست می‌آید. در دنیای نوین، هیچ شرکت و سازمانی نمی‌تواند امنیت شغلی ایجاد کند مگر از طریق مشتریانش.
  5.  مشتری‌مداری، از جنس لبخند و خوش‌رفتاری و مانند این‌ها نیست؛ بلکه یک استراتژی است و همه‌ی سازمان و کسب و کار را درگیر می‌کند. همه‌ی اِلمان‌های آمیخته بازاریابی (از طراحی  محصول گرفته تا نحوه‌ی عرضه و قیمت گذاری و سیاست ترویج) بر پایه‌ی مشتری (و نه محصول) انتخاب می‌شوند.
  6. پاسخ‌گویی به نیاز مشتری و انجام تغییرات متناسب با تحولات بازار، تنها از عهده سازمان‌هایی بر می‌آید که با شیوه‌های نوین مدیریت و سازماندهی آشنایی دارند. سازمان‌هایی که همچنان با نظام دیوان سالاری اداره می‌شوند، نسبت به تغییر و نیاز بازار حساسیتی ندارند و بسیار کُند عمل می‌کنند.
  7. اولین انتظار هر مشتری، احترام است. به کارکنان خود آموزش دهید تا در هنگام گفتگو و برقراری ارتباط با مشتریان، با نهایت ادب و احترام رفتار نموده و حتی بیش از انتظار مشتری به او احترام بگذارند. طبیعی است که مشتریان نیز در مقابل احساس خوشایندی داشته  و قدردانی خود را با وفاداری و تکرار خرید نشان خواهند داد.
  8. برای هر مشتری کیفیت محصولات و خدمات مهمترین عامل در وفاداری و تکرار خرید از یک فروشنده است. مشتری ممکن است قیمت بالاتر را تحمل کند اما مطمئنا کیفیت پایین کالا و خدمات را تحمل نخواهد کرد. حساسیت مشتریان نسبت به کیفیت خدمات دریافتی از سازمان، به موازات افزایش آگاهی آن‌ها از خدمات قابل ارائه توسط سایر سازمان‌ها (رقبا) افزایش یافته است.
  9. سعی کنید محیط شرکت یا فروشگاه شما آراسته و زیبا باشد، این حس خوبی از آرامش و اطمینان به مشتریان منتقل می‌نماید و آن‌ها را به حضور و خرید از شما تشویق می‌کند همچنین طراحی یک سیستم و گردش کاری مناسب که در آن بتوانید به دقت و سرعت   به درخواست‌های مشتریان پاسخ دهید، بسیار اهمیت دارد.
  10.   مشتری‌مداری دو قانون دارد: قانون اول این که همیشه حق با مشتری است. قانون دوم این که اگر حق با مشتری نباشد به قانون اول مراجعه نمائید.

دوره آموزشی "مشتری‌مداری"

دکتر علی اصغر صفری فرد (Ph.D)

نویسنده، مشاور و مدرّسِ

توسعه مهارت‌های مدیریتی

09122137144

معرفی دوره های آموزشی "ده مهارت کلیدی مدیران"، دکتر علی اصغر صفری فرد (PhD)

معرفی دوره های آموزشی "ده مهارت کلیدی مدیران"

در 10 جلسه  آموزشی

1.     رهبری

2.     هوش هیجانی

3.     ارائه بازخورد

4.     تفویض اختیار موثر

5.     رفع تعارض سازمانی

6.     رفتار شهروندی سازمانی

7.     برقراری ارتباطات اثربخش

8.     سیستم‌سازی و تفکر سیستمی

9.     توانمندسازی و جانشین‌پروری

10.  رفتار درست در مجامع عمومی

دکتر علی اصغر صفری فرد

دکتری تخصصی (Ph.D) مدیریت

نویسنده، مشاور و مدرس دوره‌های آموزشی حوزه مدیریت

دارای سابقه تدریس در بیش از 110  دانشگاه، مرکز آموزش عالی، انستیتو، سازمان، نهاد، شرکت و موسسه آموزشی

09122137144

انتشار مقاله "10 نکته کلیدی در فرهنگ سازمانی"، پایگاه خبری تحلیلی "صدای صنعتگر"

انتشار مقاله

با عنوان "10 نکته کلیدی در فرهنگ سازمانی" 

در پایگاه خبری تحلیلی "صدای صنعتگر"

1403/04/21

  1. فرهنگ (Culture) مجموعه ای مشترک از افکار، احساسات و عکس العمل‌های گروهی از انسان‌ها است که با هدف مشترک، کنار هم جمع شده اند. فرهنگ، معانی مشترک با الگوی یکسان تفکر و رفتار است که به ما می‌گوید به چه چیزهایی توجه کنیم چگونه واکنش دهیم و به چه چیزهایی بها دهیم. فرهنگ، چیزی است که ما را مُجاب می‌کند کاری درست و در راستای ارزش‌های جامعه‌یِ کوچک یا بزرگی که در آن حضور داریم انجام دهیم.

  2. هسته اصلی فرهنگ همان باورهایی است که سبب شکل گیری رفتار و ارزش در بین اعضای گروه می‌شود.  به عبارت دیگر هسته اصلی فرهنگ مجموعه ای از باورهای جا افتاده است که بر اساس آن‌ها، روی اعضای گروه و رفتارهای شان، ارزش گذاری و داوری می‌شود.
  3. فرهنگ همیشه یک ویژگی جمعی است و برای جمع تعریف می‌شود، وقتی از یک فرد حرف می‌زنیم، هیچ چیز بیش از رفتار یا شخصیت وجود ندارد. اما فرهنگ، الگوهای رفتاری و ارزشی مشترک میان کسانی است که در یک محیط اجتماعی یکسان زندگی می‌کنند.
  4. فرهنگ سازمانی، سیستمی‌از معناها (و مفاهیم) مشترک میان اعضای یک سازمان، که آن سازمان را از سازمان‌های دیگر متمایز می‌کند، همچنین فرهنگ سازمانی، مجموعه ای از باورها و ارزش‌های مشترکی است که رفتار و طرز تفکر افراد حاضر در سازمان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. فرهنگ سازمانی را می‌توان به مثابه "چسبی" تصور کرد که یک سازمان را از طریق مجموعه ای از الگوهای مشترکِ معنا به هم پیوند می‌دهد.
  5. فرهنگ سازمانی مفهومی‌است که به مدیران کمک می‌کند کارمندانی با عقاید، سلیقه‌ها و نظرات متفاوت را در کنار هم و به سمتِ هدف نهایی سازمان هدایت کنند. پاکیزگی محیط زیست یک ارزش در زندگی ما انسان‌ها است. بنابراین ریختن زباله در محیط را «بی فرهنگی» تلقی می‌کنیم و با تبلیغات و آموزش و در تلاش هستیم «فرهنگ سازی» انجام دهیم تا درصد افراد «با فرهنگ» که زباله‌های شان را رها نمی‌کنند، بیشتر شود. فرهنگ سازمانی نیز به همین صورت برای اجرای ارزش‌های سازمان کاربرد دارد.
  6. فرهنگ سازمانی، شیوه مناسب رفتار در درون سازمان را تعریف می‌کند. این فرهنگ متشکل از اعتقادات و ارزش‌های مشترک میان کارکنان است که توسط رهبر سازمان مربوطه معین می‌شود؛ سپس از طریق روش‌های مختلف، توسعه پیدا می‌کند و تقویت می‌شوند، در نهایت ادراکات، رفتارها و درک کارکنان سازمان را شکل می‌دهد.
  7. فرهنگ سازمانی به شما و سایر افراد توضیح می‌دهد که سازمان شما چگونه تجارت می‌کند؛ چگونه با سازمان‌های دیگر تعامل دارد و چگونه تیم شما با دنیای بیرونی، به ویژه مشتریان، کارمندان، شرکا، تأمین کنندگان، رسانه‌ها و باقی ذینفعان، ارتباط برقرار می‌نماید. از آن جایی که حوزه فعالیت، صنعت مربوطه و شرایط هر کسب وکاری، به طور چشمگیری متفاوت هستند، الگوی فرهنگی یکسان و متناسبی برای همه کسب و کارها وجود ندارد که پاسخگوی نیازهای تمامی‌سازمان‌ها باشد.
  8. بنیان‌گذاران و مدیران ارشد سازمان، نقش اساسی درشکل گیری فرهنگ سازمانی ایفا می‌کنند. کارمندان رفتار مدیران را پیوسته زیر نظر دارند و هر واقعه مهمی که نتیجه عمل مدیریت است را به‌خاطر می‌سپارند. عدالت، عجله، تکبر، محبت و دیگر خصایص مدیران در شکل گیری فرهنگ سازمان تأثیر دارد.
  9. مدیران با رفتار سازمانی خود، با روش‌هایی  که برای مدیریت بحران‌ها و رفع مشکلات به کار می‌گیرند، با مراسم‌ها، نمادها، تنبیه‌ها و تشویق‌ها، نقش مهمی‌در شکل گیری و تغییر و تعدیل فرهنگ‌ها ایفا می‌کنند.
  10. مدیران هوشمند خودشان فرهنگ مناسب برای سازمان شان می‌سازند اما مدیرانی که اهمیت فرهنگ سازمانی را نمی‌دانند، برای ایجاد و ارتقای آن تلاشی نمی‌کنند. بنابراین کارمندان ناخودآگاه با توجه به محیط و جوّ سازمان، فرهنگ سازی می‌کنند، فرهنگی که حتی ممکن است با ارزش‌های سازمان در تناقض باشد.

دوره آموزشی "فرهنگ سازمانی"

دکتر علی اصغر صفری فرد (Ph.D)

نویسنده، مشاور و مدرّسِ

توسعه مهارت‌های مدیریتی

09122137144

انتشار مقاله "10 نکته کلیدی در توانمندسازی منابع انسانی"، پایگاه خبری تحلیلی "صدای صنعتگر"

انتشار مقاله

با عنوان "10 نکته کلیدی درتوانمندسازی منابع انسانی" 

در پایگاه خبری تحلیلی "صدای صنعتگر"

1403/04/16

  1. امروزه سازمان ها در محیطی کاملاً رقابتی که همراه با تحولات شگفت انگیز است باید اداره شوند. در چنین شرایطی مدیران فرصت چندانی برای کنترل کارکنان دراختیار ندارند و باید بیشترین وقت و نیروی خود را صرف شناسایی محیط خارجی و داخلی سازمان کنند و سایر وظایف روزمره را به عهده کارکنان بگذارند.

  2. مهمترین و حیاتی ترین دارایی هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان است. کیفیت و توانمندی نیروی انسانی، مهمترین عامل بقاء و حیات سازمان است. نیروی انسانی توانمند، سازمانِ توانمند را به وجود می‌آورد. کارکنان زمانی می‌توانند به خوبی از عهده وظایف محوله برآیند که از مهارت، دانش و توانایی لازم برخوردار باشند. ابزاری که می‌تواند در این زمینه به کمکِ مدیران بشتابد فرایند توانمندسازی است.
  3. توانمندسازی، فرایند قدرت بخشیدن به افراد است. در این فرایند به کارکنان خود کمک می‌کنیم تا حس اعتماد به نفس خویش را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی و درماندگی خود چیره شوند. تواناسازی در این معنی به بسیج انگیزه های درونی افراد می‌انجامد. توانمندسازی، تقویت عقاید افراد و ایجاد اعتماد به نفس در آن ها نسبت به خودشان و تلاش در جهت اثربخشی فعالیت های سازمان.
  4. توانمندسازی کارکنان روشی است که سازمان، نیروی انسانی را قادر می‌سازد تا فعالیت های فردی و سازمانی را به درستی انجام دهند. این بهبودِ توانمندی از طریق رشد حرفه ای کارکنان میسّر شده و از مباحث مهم مدیریت منابع انسانی به حساب‏ می‏آید. توانمندسازی کارکنان، شکلی از عدم تمرکز است که مستلزم واگذاری اختیارات تصمیم گیری اساسی به زیردستان می‌باشد.
  5. توانمندسازی کارکنان، آزاد کردن نیروهای درونی کارکنان و فراهم کردن بسترها و به وجود آوردن فرصت‏ها برای شکوفایی‏ استعدادها، توانایی‏ها و شایستگی‏های افراد. در توانمندسازی، کارکنان نه تنها نیازمند اختیار هستند، بلکه بایستی آموزش کافی، اعتبار مالی و اطلاعات کافی را دارا بوده تا بتوانند در زمینه تصمیم های خود پاسخگو باشند.
  6. در شکل سنتیِ سازمان‏ها با ساختار سلسله مراتبی و قدرت متمرکز در رأس هرم، تغییرات عمده‏ای در حال رخ دادن است. در محیطی که شدت رقابت جهانی و فن‏آوری های نوین از ویژگی های آن به‏ شمار می‏آید دست برداشتن از کنترل متمرکز، باعث افزایش انعطاف‏پذیری سازمان‏ها خواهد شد. توانمندسازی کارکنان، بهترین فلسفه‏ عدم تمرکز است.
  7. توانمندسازی با تغییر در باورها، افکار و طرز تلقی‏های کارکنان شروع می‏شود. مدیریت منابع انسانی سازمان، منابع انسانی را  در امور سازمان مشارکت داده و با آنان ارتباط برقرار می‌کند و با طراحی، مدیریت و بهبود نظام ترغیب و تشویق، ضمن هم سو کردن مهارتها و دانش منابع انسانی با هدفهای سازمان، در آنان احساس تعهد و مسئولیت پذیری را برای دست یابی به آن هدف ها برمی‌انگیزاند.
  8. کارکنان باید احساس کنند که آزادی عمل و استقلال در انجام فعالیت‏ها را دارند، باور داشته باشند که توانایی تأثیرگذاری و کنترل بر نتایج شغلی را دارند، احساس کنند که اهداف شغلی معنی‏دار و ارزش‏مندی را دنبال می‏کنند و باور داشته باشند که با آنان صادقانه و منصفانه رفتار می‏شود. منابع انسانی توانمند در موقعیت های مبهم دارای ابتکار عمل هستند و مشکلات را به شیوه ای تعریف می کنند که قادر به تجزیه و تحلیل بهتر و دست یابی به تصمیمات بیشتر باشند. منابع انسانی غیرتوانمند منتظر هستند تا ما فوق تصمیم بگیرد که چه کسی اختیار رسیدگی به مشکل را دارد و در برابر آن مسئول است به عبارتی همواره منتظر کسب تکلیف هستند.
  9. منابع انسانی توانمند قادرند در موقعیت های مهم از قبیل زمانی که شکایات مشتریان و یا تهدیدهای رقابتی افزایش می یابد، فرصت ها را تشخیص  دهند. منابع انسانی غیرتوانمند قادرند با مشکلات به طور کار آمد برخورد کنند اما نمی توانند فرصت های محتمل را تشخیص دهند. منابع انسانی توانمند  احساس می کنندکه خودشان به خوبی قادرند در خصوص زمان و چگونگی انجام وظایف شان تصمیم گیری کنند. منابع انسانی غیرتوانمند احساس می کنند عاجز از انتخاب چگونگی انجام کارهای شان هستند.
  10.  سازمان ها از طریق ایجاد سهم بیشتری از مهارت های منابع انسانی مورد نیاز برای کسب برتری نسبت به رقبا، می‌توانند از نیروی انسانی به عنوان عاملی استراتژیک استفاده کنند. با نفوذترین رهبران عالی از یک ویژگی بارز برخوردارند و آن این است که در دیگران احساسِ توانمندی ایجاد می‌کنند. 

b778-توانمندسازی-کارکنان.png (500×646)

دوره آموزشی " توانمندسازی منابع انسانی"

دکتر علی اصغر صفری فرد (Ph.D)

نویسنده، مشاور و مدرّسِ

توسعه مهارت‌های مدیریتی

09122137144

دانلود کتاب صوتی "هنر شفاف اندیشیدن"

هنر شفاف اندیشیدن

رولف دوبلی

عادل فردوسی پور، بهزاد توکلی، علی شهروز


دانلود قسمت اول

فصل‌های 1-25


دانلود قسمت دوم 

فصل‌های 26-51


دانلود قسمت سوم 

فصل‌های  52-75


دانلود قسمت چهارم

فصل‌های 76-99

انتشار مقاله "10 نکته کلیدی در سیستم‌سازی کسب و کار"، پایگاه خبری تحلیلی "صدای صنعتگر"

انتشار مقاله

با عنوان "10 نکته کلیدی در سیستم‌سازی کسب و کار" 

در پایگاه خبری تحلیلی "صدای صنعتگر"

1403/04/09

  1. اگرچه میلیون‌ها کسب‌وکار بزرگ و کوچک در سراسر جهان وجود دارد، اما فقط تعداد کمی‌از آن‌ها موفق می‌شوند به اهداف بلند خود دست پیدا کنند. آیا می‌دانید با سیستم سازی کسب‌وکار، می‌توان حدود ۳۰ تا ۵۰ درصد هزینه‌های کسب‌وکار را کاهش داد؟
  2. شما با یادگیری سیستم سازی کسب‌وکار خواهید توانست اکثر امور مربوط به کسب‌وکارتان را از خود مستقل کنید و تاثیر آن را می‌توانید در نظم کارمندان، وظیفه شناسی، میزان فروش و … ببینید.
  3. سیستم سازی در کاهش هزینه‌ها مؤثر بوده، از طریق خودکارسازی وظایف تکراری، کاهش ریسک‌ها و بهبود عملیات کاری حدود ۳۰ تا ۵۰ درصد هزینه‌های کسب‌وکار را کاهش می‌دهد. به طور میانگین، سیستم سازی در کسب‌وکار بهره وری را بین ۲۰ تا ۳۰ درصد، و بازدهی فروش را 5/۱۲ درصد و سرعت فرآیندها را  بین ۲۵ تا ۴۰ درصد افزایش می‌دهد. طراحی سیستم برای کسب‌وکار، نیاز به تعداد کارمندان بیشتر را تا ۱۲ درصد کاهش داده، سرعت پروژه‌ها را در کمتر از ۶ ماه تا ۶۵ درصد افزایش می‌دهد.
  4. سیستم، مجموعه ای از اجزاء و موارد  به هم پیوسته است که عملکرد و خروجی مشخصی دارد. به عبارت دیگر  سیستم، مجموعه ای از چند عنصر مرتبط و موثر بر یکدیگر است که یک چیز فراتر از آن اجزا را توید می‌کنند.
  5. بهترین اِلمان برای یادآوری سیستم به خود و کارمندان‌تان، ساعت است. حضور داشته باشیم یا نباشیم ساعت به طور دقیق کار می‌کند، به دلیل نبودن شما یک دقیقه عقب‌تر یا جلوتر کار نمی‌کند، تمام بخش‌ها و اجزاء آن متناسب با یکدیگر هستند و ثانیه شمار با دقیقه شمار و آن با ساعت شمار هماهنگ است. سازمان هم یک سیستم است و تمام اجزاء آن با هم مرتبط هستند و به صورت هماهنگ کار می‌کنند و هیچ بخش مجزائی وجود ندارد.
  6. ویژگی‌های مهم سیستم‌ها عبارتند از: دارای اجزاء متفاوت هستند، اجزاء با یکدیگر در ارتباط و تعامل می‌باشند، سیستم رفتار دارد و با حذف هر یک از اجزاء رفتار کلی سیستم تغییر می‌کند، معمولا سیستم‌ها مرز دارند و بسیاری از سیستم‌ها هدف دارند.    وقتی دو یا چند جزء در کنار هم قرار می‌گیرند و مجموعه آن‌ها هویت پیدا میکند، سیستم  به وجود می‌آید. پس یک جزء به تنهایی سیستم نیست، به عبارت دیگر یک قطعه را به تنهایی            به عنوان یک سیستم در نظر نمی‌گیریم .اگر اجزاء یک تیم یکسان فکر کنند سیستم تشکیل نمی‌شود پس باید به دنبال این باشیم که اجزاء و اعضاء تیم متفاوت فکر کنند، بنابراین باید به دنبال ایجاد چالش باشیم. بهترین تیم‌ها، تیم‌هایی هستند که اعضاء آن متفاوت فکر کنند.
  7. اجزای سیستم با یکدیگر در ارتباط و تعامل هستند و بر روی یکدیگر تاثیر می‌گذارند. هر یک از اجزای یک سیستم را که انتخاب کنید، می‌توانید تشخیص دهید که بر روی کدامیک از اجزای سیستم تأثیر می‌گذارد، همچنین با بررسی سیستم می‌توانید بگویید که آن جزء، خود از چه بخش‌هایی از سیستم اثر می‌پذیرد. اگر یک عضو تیم از تیم خارج شود سیستم تیم از بین می‌رود. اگر با حذف و خروج یک یا چند نفر از تیم، هیچ اتفاقی نمی‌افتد یعنی سیستم درست چیده نشده است و آن تعداد افراد خارج شده اضافی بوده اند. به عبارت دیگر با خروج یک نفر یا یک جزء سیستم باید رفتار سیستم متفاوت شود یعنی ممکن است سیستم کار کند ولی خلاء دیده می‌شود.  در یک سیستم مانند تیم باید فرد خارج شده را با فرد مناسب جایگزین نماییم.
  8. سازمان‌های مریض، سازمان‌هایی هستند که سیستم‌سازی در آن‌ها رخ نداده است. در سازمان‌های مریض به افراد ورودی در گذر زمان آموزش داده می‌شود و به صورت دهان به دهان است یعنی وقتی فرد جدیدالورود کاری را می‌خواهد انجام دهد کارکنان قدیمی‌به او نحوه کارکردن را می‌آموزند که این امر ممکن است شش ماه تا یک سال طول بکشد. ممکن است در طول این زمان یک سری فعالیت‌ها را به صورت اشتباه انجام دهد یا سبب بروز نارضایتی در بین مشتریان گردد، ممکن است یک سری دوباره کاری‌ها به وجود آید یا وقت خیلی از همکاران را بگیرد تا راهنمایی‌های لازم را به او بدهند. فرآیندها ثبت نشده و به صورت یکسان انجام نمی‌شود مثلا همکاران از طریق تلفن سازمانی، تلفن شخصی، ای میل، واتساپ و ... با مشتریان ارتباط برقرار می‌کنند                و فرآیند واحد و متحدالشکلی وجود ندارد. در سازمان‌های مریض جابه جایی افراد در واحدهای مختلف و اخراج کارکنان زیاد است چون مدیران فکر می‌کنند مشکل از نیروی انسانی است در حالی که مشکل در نبود سیستم در سازمان مریض است. به جای حل ریشه ای مساله صورت مساله پاک می‌شود و مدیر وقتی می‌بیند کارمند دچار خطا می‌شود به جای درست کردن سیستم او را جا به جا یا حتی اخراج می‌کند در صورتی که با ورود فرد جدید هم مشکل ممکن است باز هم رخ دهد.
  9. سیستم سازی برای کارکرد بهتر اجزایِ سیستم و بهینه سازی آن‌ها صورت می‌گیرد. به عبارتی استفاده از افراد قوی تر، بهتر و با کارایی بالاتر، ثبت نمودن تمامی‌فعالیت‌ها و متحدالشکل کردن فرآیندهای مربوط به کسب‌وکار با تهیه اسناد و دستورالعمل‌های اجرایی استاندارد و مشخص، سبب پیشبرد آسان تر اهداف سازمان می‌گردد.
  10. سیستم سازی کسب‌وکار می‌تواند وقت یک مدیر را آزادتر کند و او خواهد توانست با دقت  و انرژی بیشتری به امور مدیریتی بپردازدتا کسب‌وکار به خوبی و با روندی درست رشد کند. زمانی که شما نسبت به سیستم سازی سازمانی اقدام می‌کنید، نظم و سلسله مراتبی در کار شما ایجاد می‌شود که این نظم و سلسله مراتب سازمانی پس از جا افتادن در فرایند کاری شما و کارمندان‌تان، می‌تواند به طور خودکار جهت‌دهی امور را انجام دهد. به جای سخت کار کردن ، هوشمندانه کار کنید! با سیستم سازی کسب‌وکار خود بازدهی تان را چندین برابر نمایید. مک دونالد در هر هشت دقیقه، یک شعبه در دنیا تاسیس می‌کند.

 

دوره آموزشی " سیستم‌سازی کسب و کار"

دکتر علی اصغر صفری فرد (Ph.D)

نویسنده، مشاور و مدرّسِ

توسعه مهارت‌های مدیریتی

09122137144

انتشار مقاله "10 نکته کلیدی در برگزاری جلسات اثربخش"، پایگاه خبری تحلیلی "صدای صنعتگر"

انتشار مقاله

با عنوان "10 نکته کلیدی در برگزاری جلسات اثربخش" 

در پایگاه خبری تحلیلی "صدای صنعتگر"

1403/04/02

  1. قبل از برگزاری جلسه کاری همیشه پاسخ این سوالات را بدهید: آیا واقعا این موضوع نیاز به جلسه دارد؟ آیا با روش‌های دیگری می توانم موضوع را پیگیری کنم؟ موضوع جلسه چیست و در پایان جلسه قرار است به چه چیزی دست پیدا کنیم و نتیجه قرار است چه باشد؟
  2. تعداد اعضا را محدود کنید. بهترین جلسات آن‌هایی هستند که فقط با حضور افراد مرتبط با موضوع تشکیل می شوند و ضمن صرفه جویی در وقت و هزینه‌ها، دانش ایشان برای دست‌یابی به یک هدف مشخص مورد استفاده بهینه قرار می‌گیرد. یادتان باشد هماهنگی با ۵ نفر درباره حضور به موقع در جلسات بسیار ساده‌تر از هماهنگی با ۲۰ نفر است.
  3. هیچ وقت به دلیل این که چون هر صبح شنبه جلسه داشته‌اید یا اگر موردی برای بحث ندارید جلسه تشکیل ندهید.
  4. وقت‌شناس‌ باشید.  جلسه را سرساعت شروع و سر ساعت تمام کنید. اگر قرار است‌ جلسه‌ای‌ در ساعت‌ 8 شروع‌ شود، آن‌ را درست‌ سر ساعت‌ 8 شروع‌ کنید. شاید بد نباشد که شروع جلسات را به صورت غیر متعارف تعیین نمایید، مثلا ساعت نه و چهل و هفت دقیقه صبح یا  ساعت یک و  پنجاه و سه  دقیقه بعدازظهر. با این کار توجه افراد بیشتر جلب می‌گردد و اعضا با حساسیت بیشتر در جلسه حاضر می شوند.
  5. شرکت‌کنندگان‌ در جلسه‌ را محدود سازید. معمولاً‌ وقتی‌ تعداد شرکت‌کننده‌ افزایش‌ می‌یابد، جلسه‌ کم‌بازده‌ می‌شود و مدیریت جلسه دشوارتر و روند تصمیم‌گیری مشکل‌تر می‌شود.
  6. جلسات صبح، از بعدازظهر بهتر است، همچنین جلسات قبل از تعطیلات، قبل از ناهار و قبل از جلسات مهمِ دیگر، از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار نیستند.
  7. بهتر است جلسه را کوتاه برگزار کنید. نیازی نیست برای مطلبی که بیان آن ۳۰ دقیقه کفایت می‌کند، جلسه ۴ ساعته برگزار نمایید. ضمنا بهتر است جلسه را بدون وقفه پیش ببرید و وارد مسائل خارج از موضوع جلسه نشوید.
  8. اگر آوردن تلفن همراه به جلسه را ممنوع کرده‌اید، در مقابل باید مطالب مهم و جذابی هم ارائه دهید تا شرکت‌کنندگان در جلسه از تبعیت از قانون منع استفاده از تلفن همراه، پشیمان نشوند!
  9. اگر شما نیازمند برگزاری جلسه‌ای هستید‌ که‌ بیش‌ از ده‌ دقیقه‌ به‌ طول‌ نمی‌انجامد سعی‌ کنید ایستاده‌ جلسه‌ را اجرا نمایید. با این اقدام حرف‌های حاشیه‌ای بیان نمی‌شود، به نظرات دیگر توجه می‌گردد و هزینه برگزاری جلسات کاهش می‌یابد.
  10. به عنوان مدیر حضور به موقع در جلسات اهمیت بسیاری دارد و سایرین از شما الگو می‌گیرند.  بهتر است نیم ساعت قبل از شروع جلسه در محل حضور داشته باشید و همه چیز را یک‌بار دیگر چک کنید.

 

دوره آموزشی " برگزاری جلسات اثربخش"

دکتر علی اصغر صفری فرد (Ph.D)

نویسنده، مشاور و مدرّسِ

توسعه مهارت‌های مدیریتی

09122137144